نسل طوفان

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

نسل طوفان

این وبلاگ به جهت معرفی شهدای آبادان و خرمشهر با ایده فکری خادم الشهداء حاج احمد یلالی و همراهی شاگردان ایشان راه اندازی گردید.

نویسندگان

سمیه باش؛ فاطمه شو!

| جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۳۲ ق.ظ

محمد اورکی چهارلنگ

  

نام: محمد اورکی چهارلنگ

والدین: سپهدار و منور 

   تولد: ۱۳۴۰ / آبادان 

  تحصیلات: دیپلم

  یگان خدمتی: سرباز ارتش ج.ا.ا

شهادت: ۱۳۶۰/۴/۲۰ / اهواز * اصابت گلوله به سر و سینه  

  مزار مطهر: تهران

💠وصیتنامه: 

   امشب با چند تن از برادرانم به دشمن شبیخون می زنیم انشاالله که پیروز می شویم و اگر خدا خواست زنده می مانم تا پیروزی را به چشم ببینم و لیکن اگر هم شهید شدم باز هم با پیروزی که فکرش را می کنم فاصله ای ندارم .
به قول امام عزیزمان ، چه کشته شویم و چه بکشیم پیروزیم! 

مادر عزیزم ... دلم می خواهد همچون سمیه پیرو راه پسرت باشی دلم می خواهد همچون فاطمه پیرو اسلام باشی و خواهرم نیز یک عنصر صادق برای این جامعه ببار آوری.

من مات من العشق نشانی مجنون!

| پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۲۹ ق.ظ

شریف عساکره

 

  نام: شریف عساکره
متولد:   ۱۳۴۷/۴/۲۸ / آبادان

     یگان خدمتی:  ارتش ج.ا.ا
شهادت : ۱۳۶۷/۴/۱۹ / جزیره "مجنون"                      
مزار مطهر: گلزار شهدای رامهرمز  

   💠لیلای همه دل شدگانی مجنون
یک دلبر و چند دل ستانی مجنون

گفتند جزیره ای و دور از همه ای
نزدیکی و دور از همگانی مجنون

در پیچش گیسوان هورت اینجا
سرهای بریده را مکانی مجنون

از داغ کدام لیلیِ سیمین رخ
اینطور خمیده و کمانی مجنون

آرامش بعد گردبادی بی رحم
آرام و مهیب توأمانی مجنون

از سرخی مغرب و طلوعت پیداست
من مات من العشق نشانی مجنون

با سپاهی از شهدا می آید!

| چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۳۳ ق.ظ

1521896399749شش

                         نام :    شهید عبدالرضا بندِبهمن 

سمت:  فرمانده گروه انقلابی الثوره

  نحوه شهادت:  درگیری با عناصر ضدانقلاب / جزیره مینو 

   تاریخ شهادت: ۱۸ تیرماه ۱۳۵۸ / مصادف با 《نیمه شعبان》

  🔸معنی واقعی آزادی، مسئولیت است و به همین خاطر اغلب از این امر می ترسند. "از جملات شهید"

    ◻️تصویر فوق، نمایی از تندیس شهید است که در پارک کنار کلیسای آبادان نصب شده است.

من علیرضا ۲۱ سال دارم!

| سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ق.ظ

شهید علیرضا بدری اقدم                       
شناسنامم میگه۲۱فروردین۴۴در آبادان بدنیا اومدم.پدرم اسماعیل،استوار شهربانیه واسم مادرمم،نارخانمه.  

  مثل همه بچه های آبادان عشق فوتبال بودم امادرکنارش خیلی هم درسخون. آخرشم دانشگاه قبول شدم؛رشته مکانیک!  

توی همون فوتبالم که بازیه تعداد بازیکنای دوطرف برابره اماجنگی علیه ماراه انداختن که توی تاریخ نظیرنداره.۶۰ نفربه یک نفر!!۶۰ تا کشور هرچی داشتن ریختن روی سر یک کشور تنها! مثل همین الان که هنوزم جنگه! منم دانشگاهُ ول کردم رفتم جبهه.مثل خیلیای دیگه. مثل چمران!  

   مثل همچین روزی-وسط تیرماه که از آسمون آتیش میباره-اون روز توی قلاویزانِ ایلام بخاطر امنیت شما خوبان مشغول نبرد بودیم که یک دفعه سرم تکان شدیدی خورد! ترکش خورده بود به سرم! بقیه ش را بعدا براتون تعریف می کنم؛ توی بهشت! 

من شهید علیرضا بدری اقدم هستم. ما توی قلاویزان ۶هزارتا !! شهید دادیم. 

بامعرفتها! هرروز ما شهدا رو یادکنید

به این عکسها خیره شو!

| سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۳۲ ق.ظ

 

ناصر عباسی

   نام:      ناصر عباسی

  تولد:    ۹ دی ۱۳۴۸ / آبادان 

پدر و مادر:حسین و جواهر 

  تحصیلات: پایان دوره راهنمایی

  شغل:    آزاد

یگان خدمتی: (ژاندارمری-سرباز)

  شهادت: ۱۷ تیر ۱۳۶۷/سورکوه بانه

  نحوه شهادت: اصابت گلوله به سر

  مزار مطهر:امامزاده عقیل اسلامشهر  

   💠بدلیل مهاجرت مردم آبادان در دوران دفاع مقدس، فقط ۱۷۰۰ شهید از ۴۵۰۰ شهید آبادانی، در زیر بمباران ها و عمدتا بدون حضور خانواده در گلزار شهدای آبادان و مناطق حومه دفن و سایر شهدا در دیگر استانها به خاک سپرده شدند.

شبیه جُون؛ مثل بِلال!

| سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۲۵ ق.ظ

عادل برازجانی

نام شهید: عادل برازجانی
تاریخ تولد:1347
محل تولد: آبادان
تاریخ شهادت:66/4/17
محل شهادت: بانه

🔸آن ملتی که از جانها و مالهای خویش و حتی فرزندان خویش ایثار میکند مسلماً پیروز است.
 امیدوارم خداوند گناهان مرا ببخشد و در زمره "شهیدان صدر اسلام" قرار دهد و این آرزو را توفیق این بنده حقیر بنماید و به راستی که جان دادن در راه اسلام چه شیرین است!

خُفته به خونان!

| دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۵۴ ق.ظ

 

 

شهید سعید حمودی

 

نام       شهید سعید حمودی 

تولد      ۷ مهرماه ۱۳۴۴ / آبادان

  شهادت ۱۶ تیرماه ۱۳۶۵  / مریوان  

  💠شعری در مورد شهدای مریوان:            
کُشتند به سرحدّ وطن، تشنه به خونان
گُردان و یَلان را به شبیخون و فُسونان
بر بام، گریبان بِدَرد پرچم این مُلک
از رایحه کاکل آن خفته به خونان
شمعند خَمُش گشته که در امن بمانند
سرگرم زبان بازی خود، خیلِ زبونان
یاران حسینند که بر خاک فتادند
در دشت، بدونِ گُنه از حمله دونان
آن زنده جاوید که عقل از پی فهمش
از هند به چین می‌رود، از روم به یونان
رفتند و نرُفتیم ز مژگان، نم اشکی
خفتند و نگفتیم چنان گشته و چونان...(افشین علا)

بهروز رفیعی

| شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۶ ق.ظ

بهروز رفیعی

بهروز رفیعی در سال 1341 در آبادان متولد شد؛ وی تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و سپس جهت انجام خدمت مقدس سربازی به لشکر 21 حمزه ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست. 

🔸لشکر حمزه در طول سالهای دفاع مقدس، با تقدیم 5هزار 872 شهید، 26هزار و 764 جانباز سرافراز، یکهزار و 66 مفقودالاثر و چهارهزار و 135 آزاده، پیمان خود با انقلاب را ثبت کرده است.
🔹سرانجام در تاریخ 14 تیرماه 1362 در منطقه عملیاتی دهلران به فیض عظیم شهادت نائل شد.

💠پدر و مادر بهروز بعد از ۲۴ سال تحمل دوریش، به فاصله ۱۵ روز دارفانی را وداع گفتند. شادی ارواح والدین صبور شهدا صلوات🌼

سرباز خوب مرز وطن، نام روشنت
بر مسجد و ضریح و کلیسا نوشته شد
نام تو روی سنگ نه، بر سینه حک شده‌ست
نام تو بر کتیبه فردا نوشته شد
نام تو در کنار شهیدان و اولیا
در امتداد خضر و مسیحا نوشته شد
باور نمی‌کنیم، دریغا که زود بود
نام تو روی سنگ شب، اما نوشته شد

مادر بزرگوار سرلشکر خلبان شهید علیرضا یاسینی

 

علیرضا با اینکه بیشترین پروازهای جنگی را با هواپیمای (اف ـ ۴)‌ انجام داده بود و قهرمان پروازهای برون‌مرزی محسوب می‌شد اما در بازگو کردن آن همه رشادت و از خودگذشتگی اِبا داشت تا مبادا فداکاری‌هایش به شائبه ریا آلوده شده و خدای نکرده خودنمایی کرده باشد.(خاطرات مادر شهید یاسینی) 

  💠مادر بزرگوار سرلشکر خلبان شهید علیرضا یاسینی و بسیجی شهید رضا یاسینی- از افتخارات عشایر عرب آبادان قهرمان- به فرزندان شهیدش پیوست.

از کاظمین تا پاسگاه زید!

| جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۵۱ ق.ظ

سیدکاظم مجدی منفرد

کوچکتر که بود به بچه ها نماز یاد می داد و در جبهه هم کلاس آموزش قرآن داشت. 

  بهش گفتند سید کی ازدواج می کنی؟ خندید و گفت: اول آزادی ایران از جنگ؛ بعدش هم رهایی فلسطین؛ بعدش هم نوبت ازدواج منه! 

  روی پسرم خیلی حساب باز کرده بودم. آخه باردار که بودم توی حرم امام کاظم سلامتی و عاقبت بخیریش رو از امام خواستم‌. همونجا هم اسمش رو گذاشتم کاظم؛ آسید کاظم! 

💠سیدکاظم مجدی منفرد بعد از سالها مجاهدت در راه آرمان اهلبیت(ع) در ۱۳ تیرماه ۱۳۶۳ در پاسگاه زید به شهادت رسید.                                             🔹یادمان باشد که ما خون داده ایم
یک بیابان، مردِ مجنون داده ایم
یادمان باشد پیام آفتاب                         دست نا اهلان نیفتد انقلاب ....

رستگاری به وقت آسمان!

| پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۵۶ ق.ظ

شهید منصور امیدی

  ((شهید منصور امیدی)) مسافر آبادانی پرواز به همراه دیگر مسافران مظلوم و بی دفاع در هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی با حمله ناو آمریکایی به درجه رفیع شهادت نایل شد.

پرواز مسافربری از تهران به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، به درجه رفیع شهادت نایل شدند. 

جرج بوش پدر رییس جمهور آمریکا (بخاطر رفتار شایسته و انجام خدمات برجسته) به فرمانده ناو متجاوز نشان افتخار داد.

این جنایت هشتمین تجاوز مرگبار هوایی تاریخ از نظر تعداد قربانیان است.

سَقّا ! سالروز شهادت شهید پرویز سیدآبادی

| پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۵۳ ق.ظ

شهید پرویز سیدآبادی

  کارگر تلمبه خانه آب بود. خوش اخلاق، مردم دار، زرنگ! 

برنامه کاری هر روزش این بود:    

صبح تا عصر تلمبه خانه 

   عصر تا صبح جزیره مینو! 

   او در گردان قائم آبادان در محور جزیره مینو فرمانده گروهان سوم بود. 

ما در جزیره نیروی کمی داشتیم و لذا پرویز خودش مرتب در کانال قسمتهای مختلف محور که نیروی کمتری وجود داشت را شخصا کنترل میکرد. وقتی طبق برنامه هر روزه به داخل کانال رفته بود مورد اصابت ترکش خمپاره قرار میگیرد و زمینگیر می شود، نیم ساعت بعد که متوجه غیبت طولانی شدند پس از مدتی پیکر خونین او را یافتند و به بیمارستان منتقل کردند که در آنجا به شهادت رسید. ( راوی: برادر سیدطاها موسوی/ سرهنگ محمدرضافرخی )

💠امروز ۱۲ تیرماه سالروز شهادت شهید پرویز سیدآبادی از کارکنان خدوم و گمنام اداره آب آبادان است. سالهاست تلمبه خانه آب جمشیدآباد نام زیبای او را بر پیشانی دارد. شادی روحش صلوات🌹

سالروز شهادت شهید اسماعیل کریمی ده بهی

| پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ق.ظ

پدر سردار شهید حبیب الله

امیرالمؤمنین علی- علیه السلام - : "حق فرزند بر پدر این است که نام نیکویی برایش انتخاب کند و او را نیکو تربیت نماید و قرآن را به او یاد بدهد.

🔹در سال ۱۳۳۵ از آبادان به کربلا
رفتم پس از زیارت حضرت اباعبدالله(ع) بر سرمزار حبیب ابن مظاهر به دلم افتاد به ایشان
توسل نمایم از ایشان خواستم برایم دعا کند تا پس از دو فرزند
دختر که قبلا خداوند به من عطا
نموده بود فرزند پسری نصیبم نماید. خداوند پسری به من عطا نمود و به شکرانه اجابت دعایم نامش را حبیب الله گذاشتم... .
🔸سردار شهید حبیب الله(فرمانده توپخانه تیپ خاتم الانبیاء) در کربلای ۸ در شلمچه به "پدر شهیدش" پیوست تا همانگونه که پدر نذر کرده بوده همانند حبیب ابن مظاهر، "حبیب خدا" شود.
💠امروز ۱۲ تیرماه سالروز شهادت شهید اسماعیل کریمی ده بهی(پدر شهید حبیب الله) است.
شادی روح همه پدرها، خصوصا پدران شهید صلوات

شمر زمانه ات را بشناس!

| چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۱۶ ق.ظ

شهید داریوش اکبری سامانی

 

پدر و مادر عزیز حال که این نامه را می خوانید من در میان شما نیستم و از این دنیا رفته ام. ما روزی به دنیا آمده ایم و روزی نیز از این دنیا خواهیم رفت و چه بهتر که این مرگ در راه کشور عزیزمان ایران و در پیشگاه ملتی باشد که هدفش استقلال و آزادی است و "دشمن شماره یک خود" را که همان آمریکای جنایتکار است یافته و برای نابودی آن حاضر است که با چنگ و دندان و تا آخرین قطره خون به مبارزه خود ادامه دهد.

💠 ۱۱ تیرماه هرسال یادآور عروج خونین فرزند آبادان، درجه دار وظیفه ارتش اسلام شهید داریوش اکبری سامانی است. شادی روحش صلوات🌹

سالروز شهادت شهید رحیم غلامی

| سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۴:۱۴ ب.ظ

محل متولد: آبادان                    محل شهادت: اروندکنار

   عضویت: سرگرد ناجا       یگان خدمتی: تیپ موسی بن جعفر (ع)

  🔸به نام یلان محمدنژاد / که شد شورشان غبطه گردباد
علی صولتانی که در خون شدند / به یک نعره از خویش بیرون شدند
به نام کسانی کنم ابتدا / که در خاک از آنهاست جوش صدا
به نام غیوران زهرانسب / ز خود رستگان به حق منتسب
حسن مذهبان صبور آمده / می زهر نوشان آن میکده
خراباتیان حسین آشنا / به خونرنگی مشرقین آشنا
اگر دم فرو بندم از ذکرشان / رها نیستم یک دم از فکرشان
من و یاد یاران که سر باختند / ولی بر ستم گردن افراختند 

شاعر:همرزم شهدا زنده یاد آقاسی

 

💠امروز ۱۰ تیرماه سالروز شهادت شهید رحیم غلامی است. شادی روحش صلوات

 شهادت شهید رحیم غلامی

 

شهید عباس حمدان دریس

| دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۴:۱۷ ب.ظ

شهید عباس حمدان دریس

 

شغل: کارگر ساختمانی   

  شغل پدر: نگهبان 

تحصیلات: دانش آموز دوم متوسطه عضویت در جبهه: بسیجی

  سن در زمان شهادت: ۱۸ سال  

  وضعیت ایثارگری خانواده: برادرش "قادر" نیز شهید شده است. 

🔸شما طبقه جوان برومند زاغه نشین، بر آن اشخاص کاخ نشین شرافت دارید، و شما هستید که اسلام را حفظ کردید.
یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ ها و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.
این پایین شهریها و این پابرهنه ها _ به اصطلاح شما! _ اینها ولی نعمت ماها هستند.
اگر همراهی این توده های محروم نبود، حکومت نمی توانست بر قرار باشد.           امام خمینی(ره) 

💠گرامی باد نهم تیرماه سالروز شهادت شهید عباس حمدان دریس

سالروز شهادت سردار شهید محمود سرخیلی

| دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۴:۱۵ ب.ظ

شهید سرخیلی1x

 

قسم به عصر که تو در خسران نمُردی شهید!   

🔸ترکش به قلبش خورده بود!  

در لحظات آخر دیدم یه چیزایی با خودش میگه!    

گوشم را به دهنش نزدیک کردم؛ داشت آروم می خوند

    "والعصر، انّ الانسان لفی خسر ، الا الذین امنوا و عملوا الصالحات ، وتواصوا بالحق و تواصوا بالصبر" .  

   قسم به عصر که ... !   

💠امروز ۹ تیرماه سالروز عروج پاسدار شهید محمود سرخیلی(عضو شورای فرماندهی سپاه آبادان) است. شادی روحش صلوات

عکس های سردار شهید محمود سرخیلی

| دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۵۱ ق.ظ

شهید سرخیلی122x

شهید سرخیلی71

 

شهید سرخیلی15

شهید سرخیلی14

شهید سرخیلی13

شهید سرخیلی12

شهید سرخیلی11x

شهید سرخیلی11

 

شهید سرخیلی1شهید سرخیلی1

شهید سرخیلی1ض

شهید سرخیلی1x

 

 

شهید سرخیلی19

خاطره ی از شهید سرخیلی

| دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۴۰ ق.ظ

شهید سرخیلی1223

من و «محمود» از بچگی با هم بزرگ شدیم، توی مدرسه، انقلاب، زندان و سپاه با هم بودیم. محمود اونروزها معاون سپاه بود، و سپاه زیر آتش شدید توپخانهء عراق و جای تفریح نیروها! می آمدند فوتبال یا تنیس یا والیبال بازی میکردند. کُشتی هم (اگر حریفی پیدا میشد) میگرفتند!

یکروز هواپیماهای عراقی اومدند دور سپاه رو بمباران کردند. من اون لحظه اونجا نبودم. رفته بودم سری به خونه بزنم. عصر، صدای سه انفجار شنیدم. یه دفعه احساس عجیبی بهم دست داد! حس کردم غم سنگینی، خیلی ناگهانی اومد نشست تو دلم! حدس زدم شاید یکی از آشناها شهید شده. ولی با خودم گفتم: «من که به این چیزها عادت کردم! پس این دلشوره برای چیه؟!» طاقت نیاوردم. چندبار تصمیم گرفتم که بزنم بیرون تا ببینم چه خبره، ولی نرفتم. نزدیکای غروب بود، همینکه خواستم برم بیرون، صدای زنگ خونه آمد. درو باز کردم؛ «حمید قبادی نیا» بود:

- اومدم یه چیزی رو بهت بگم.

- خوب!

- قول بده طاقتشو داشته باشی!

(پس حدسم بی دلیل نبود!) - کی؟

- الآن بیمارستانه.

(با صدایی بلندتر گفتم:) - کی؟!!

- «محمود»...

زانوهام یه دفعه سُست شد، نشستم روی زمین. فقط تونستم بگم: «إنّالله و إنّاإلیه راجعون»...

ادامه داد:

«خمپاره هشتاد و دو بوده؛ درست خورد وسط جمع بچه ها. بقیه زخمی شدن، فقط محمود...

فقط دوتا ترکش میخوره؛ یکی به قلبش، یکی هم به سینه اش، از پشت.

یکی از بچه ها شنیده که در آخرین لحظات، محمود «سورهء والعصر» میخوند...»

سریع رفتم و لباس پوشیدم و یک راست رفتم بیمارستان. إنتظار داشتم هنوز زنده باشه و با همون لحن زیبای همیشگی اش صدام بزنه: «نعمت!..»

گفتند بردنش سردخونه؛ رفتم اونجا. قدمهام پیش نمیرفت.

به مسؤول سردخونه گفتم: «آقا! تورو خدا بذار ببینمش!»

- «برادرشی؟»

- «از اون هم نزدیکتر!...»

- «نمیشه!»

التماسش کردم! وقتی دید دارم گریه میکنم، دلش به حالم سوخت و در رو باز کرد...

نگاهش کردم! با تمام وجود؛ خودش بود! و خدا شاهده که لبخندی روی لبهاش بود. هرچی نگاهش میکردم، سیر نمیشدم!

مسوول سردخونه نمیتونست زیاد معطّل بمونه، باید میفرستادنش سردخونهء بیمارستان طالقانی. من هم دنبالشون رفتم. هرجا که میرفتند، میرفتم. دوربینم رو با خودم آورده بودم و مرتّب ازش عکس میگرفتم؛ از لبخندش، از بدنش، از صورتش، از پیشونی بخیه خورده اش؛ وقتی اونروزها (انقلاب) دستگیرمون کردند و کتکمون زدند، همین پیشونی بود که شکافت و هفت تا بخیه خورد.

بعدها، وقتی که میخواستم اسم پسر اوّلم رو انتخاب کنم، صدبار صداش زدم: «محمود!...»

شهید سرخیلی177

شهید سرخیلی1355

 

شهید سرخیلی12223

 

محمود سرخیلی عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آبادان، به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

شهید احسان الله طبرزدی، صورت دوست دیرینه اش را می بوسد.

(عکس مربوط به قبل از جنگ است)

 

شهید سرخیلی111

 

 

سالگرد شهادت شهید محمود سرخیلی گرامی باد

| دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۳۱ ق.ظ

شهید سرخیلی

تاریخ تولد: تابستان ۱۳۳۹

محل تولد : آبادان . ایستگاه ۱۲ (مکی آباد)

دستگیری قبل از انقلاب : تیر ماه (رمضان) سال ۱۳۵۶

ازدواج: ۱۷ فروردین ۱۳۵۸

شهادت: ۹ تیر ۱۳۶۰
بر اثر برخورد گلوله خمپاره
مقّر سپاه آبادان

سمت ها:
فرمانده گروهان
عضو شورای مرکزی فرماندهی سپاه پاسداران آبادان

آخرین کلمات شهید :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ

دیدار خدام امام رضا علیه السلام با سرمربی فوتبال ساحلی عباس هاشم پور فرزند آبادان

دیدار خدام امام رضا با سرمربی فوتبال ساحلی ایران

عباس هاشم پور

دیدار خدام امام رضا علیه السلام با قهرمان وزنه برداری سید ایوب موسوی

دیدار خدام امام رضا با قهرمان وزنه برداری

سید ایوب موسوی

قسمتى از وصیت نامه شهید بیژن قاسمى

| شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۴۰ ق.ظ

سرباز رشید ارتش اسلام شهید بیژن قاسمی

وقتى که مردم دستهایم را از تابوت بیرون بگذاریدکه بدانند به آنچه خواستم نرسیدم و چشمهایم را باز نگذارید که بدانند چشم انتظار بودم، آنک تکه یخى روى قلبم بگذارید که بجاى مادرم اشک بریزد!  پدرم و مادرم نمى‌دانم که از شما چطور تشکر کنم که من را به راه راست هدایت کردید و من به سربازی و به جبهه ها رفتم و به رزمندگان پیوستم.

🔸پدر و مادر من نمى‌دانم که شما با چه زجرى بچه را بزرگ کردید و براى شما سخت است که او را از دست بدهید ولى پدر و مادر جان! این قسمت همه است که باید بروند و هیچ کس در دنیا نمی ماند.

💠امروز ۶ تیرماه سالروز شهادت سرباز رشید ارتش اسلام شهید بیژن قاسمی از افتخارات آبادان قهرمان است. شادی روحش صلوات🌹

هشتمین سال برنامه های زیر سایه خورشید

| جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۳۵ ق.ظ

شهرستان آبادان - هشتمین سال برنامه زیر سایه خورشید

حواست هست؟ به موهایِ سفید سرم
چقدر امسال از گذشته شکسته ترم
حواست هست؟ نوکرت داره پیر میشه
بخرم! ببرم! به حرم! داره دیر میشه!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هشت سال از نوکری در زیرسایه خورشید گذشت!
شکر خدای عزوجل که در این دستگاه پرعظمت داریم کم کم پیر و شکسته می شویم.
این برنامه ها تایید دیگری بر فرمایش رهبری مبنی بر مومن و معتقد بودن مردم ماست.

 

 

شهید مهندس منصور حیدرپور

| پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۲۶ ق.ظ

شهید مهندس منصور حیدرپور

ما و مجنون همسفر بودیم در صحرای عشق .. 

او به منزل ها رسید و ما هنوز آواره ایم


🔸منصور در سال 1347 در آبادان متولد شد. در سال 66 وارد دانشکده نفت آبادان شد.

  از خصوصیات بارز شهید حیدر پور علاقه زیاد او به مطالب علمی بود.

او به واجبات خصوصا نماز اهمیت زیادی می داد .

💠امروز ۵ تیر سالروز شهادت شهید مهندس منصور حیدرپور است.

آن جوان شجاع عرب

| چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۵۵ ق.ظ

شهید علی هاشمی

گزارش علی اصغرگرجی زاده(ازمعاونین شهید علی هاشمی) از دقایقی از تک سنگین دشمن در ۴ تیر ۱۳۶۷ در جزایر مجنون:

ساعت یازده صبح بود و هوا هر لحظه آلوده تر می شد. از سنگر بیرون رفتم. اطراف قرارگاه تعدادی از رزمنده ها شیمیایی شده و با چهره هایی سرخ و سیاه روی زمین افتاده بودند. نیروهای تیپ ۲۱ امام رضای مشهد منتظر آمبولانس بودند. عراق در خط آنها از گلوله های شیمیایی سیانور استفاده کرده و بسیاری از نیروها در جا شهید شده بودند!

💠امروز ۴ تیرماهه. در این روز سرلشکر پاسدار حاج علی هاشمی و ۴۰ تا از دسته گل های آبادان شهید شدند که اکثرشون در تک آخر جنگ در جزیره مجنون مفقود شدند. اسم کدامشان را امروز بیاریم؟ 😭

به حسن گریه کنم یا به حسین یا به رضا
به حسن گریه کنم یا به شهید کربلا

4 سبکبال از شهدای تیرماه

| چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۶ ق.ظ

سردارشهید داریوش باقری

داریوش باقری،۶۷،۴،۴ جزیره مجنون شمالی

شهید حمید باوی

۶۷،۴،۷ جزیره مجنون جنوبی

شهید ناصر دریس

ناصر دریس....۶۷،۴،۴ جزیره مجنون جنوبی

 

محمد جواد ابراهیم رضاگاه

محمد جواد ابراهیم رضاگاه.....۶۷،۴،۴ جزیره مجنون جنوبی

 

 

می آید بویی خوش از مفقودالاثرها

| چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۱۶ ق.ظ

رضا سپهر سبحانی

 

مادرم خودش صبح زود رضا -کوچکترین برادرم که 14 سال تمام داشت - را سوار بر ماشین کرد و او را به مقر اعزام جبهه رساند! در زمان مراجعت به منزل آشنایی از او پرسید: کجا بودی؟

گفت بی اختیار و بلادرنگ جواب دادم: رفتم اسماعیلم را به قربانگاه برم!

رضا سپهر سبحانی در چهارم تیرماه سال 67 در آغاز پانزدهمین بهار زندگی اش در منطقه عمومی مجنون به شرف شهادت نائل آمد و طی سه سال بیخبری از او ، در دوم اردیبهشت سال 70 با بازگشت پیکرپاکش، مادر و پدرش از انتظاری طاقت فرسا رهایی یافتند...

پس از آن سالهای قهرمانی/ خدا میخواست در غربت نمانی

از آن سرو سرافراز تو هرچند / نشانی ماند و مشتی استخوانی!

امان از داریوش!

| چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۱۴ ق.ظ

سردارشهید داریوش باقری

بچه های جنگ مرگ رو به بازی گرفته بودند! داریوش هم از همین قماش بود اما کمی بیشتر!! کمپانی روحیه بود و مدام در حال شوخی کردن و شادکردن بقیه و البته گفتن حرفهای جدی در قالب طنز. می‌گفت «یالله بچه‌ها غیبتی چیزی دارید بسم الله .. حالا موقع رفتنه! نریم شهید شیم!                                                 🔸داشتیم قدم می زدیم یک دفعه ای شروع کرد به دویدن و پرید روی کول یک رزمنده!😂اون رزمنده می گفت: برادر بیا پایین! داریوش خیلی جدی می گفت:"منم میام! این فکر کرده خیلی زرنگه می خواد تنهایی بره کربلا!" گفتم: یعنی چی؟ گفت:"مگه نمیبینی پشت پیراهنش نوشته مسافر کربلا!" اون رزمنده زد زیر خنده از حرف داریوش.(راوی: برادر آزاده عبدالحسین شاهین) 

💠او که دنیا را به بازی گرفته بود رفت و بعد از ۲۴ سال گمنامی، سبکبال برگشت و پیکرش درکنار همرزمش شهید حاج علی هاشمی آرام گرفت.

امروز ۴ تیرماه سالروز شهادت افتخار آبادان سردارشهید داریوش باقری(فرمانده محور گردان قائم آبادان در جزایر مجنون) و یاردیرین و جدانشدنی اش شهیدعبدالله نوری پور است.شادی روحشان صلوات🌹