نسل طوفان

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

نسل طوفان

این وبلاگ به جهت معرفی شهدای آبادان و خرمشهر با ایده فکری خادم الشهداء حاج احمد یلالی و همراهی شاگردان ایشان راه اندازی گردید.

نویسندگان

۶۰۵ مطلب با موضوع «شهدای آبادان» ثبت شده است

دست نوشته شهید محمد مهدی زارعی

| يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۱۰ ق.ظ

v   آن گاه که آدمی بر سنگفرش این عالم خاکی پا نهاد و افتخار بندگی آن بزرگ مرتبه را کسب کرد بی شک کاری بزرگ تر و فراتر از خوردن و خوابیدن از او انتظار
می رفت آری انسان تجلی یافته ماموریتی فراتر از اینها داشت و هدف از خلقت هم بی شک این بود.

v   پس باید بکوشیم تا در این چند روز زندگی در این دنیای فانی این چنین باشیم و شاکر و ثناگوی آن صاحب عالم امکان باشیم که لیاقت بندگی خود را به ما داد و ما را خلق کرد. و چه بسا خلقتی زیبا، از آن لحاظ که در کشوری اسلامی و شیعه و در زیر پرچم و رواق امام عصر (عج) و الطاف او آفریده شده ایم ، پس سالروز این چنین خلقتی را که اکنون آنرا تولد می نامیم به کام نیک می گیریم و به شما هفدهمین سال بندگی و افتخار آفرینش را تبریک می گویم و پیروزی و موفقیت شما را که در گرو احترام به پدر و مادرمان است در تمامی زمینه ها از خدای منان استعانت دارم.

به چشم خود گذر عمر خویش می بینم

نشسته ام لب جوئی و گذر عمر به سان آب روان می بینیم

دوستدار همیشگی شما

آرزومند آرزوهای پاکتان

 

خاطرات سرلشکر خلبان شهید خسرو عبدالکریمی

| يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۰۸ ق.ظ

تلاوت خلبان هنگام نبرد با دشمن


شهید عبدالکریمی صدای بسیار دلنشینی داشت و به سبک استاد شحات انور تلاوت می‌کرد. هنگام پرواز و پس از بر خواستن هواپیما از باند به طرز زیبایی با صدای دلنشینش شروع به تلاوت قرآن می‌کرد و برای عملیات به سمت دشمن می‌شتافت. صدای تلاوت وی هنگام پرواز و عملیات سبب آرامش سایر همکارانش می‌شد. به عملیات می‌رفت و بعد از اتمام عملیات دوباره باصوت زیبایش شروع به تلاوت می‌کرد و همکارانش در برج مراقبت پایگاه هوایی همدان از صوت تلاوت متوجه بازگشت وی می‌شدند.

به مناسبت سالگرد شهادت شهید عبدالحسین تنهانژاد

| پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۱۷ ب.ظ

عکسی یادگاری، گلزارشهدا آبادان غروب پنج شنبه 7 اسفندماه 93

شهید تنهانژاد

عکسی از نهمین یادواره سردار شهیدحسین امامی

| چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۳:۵۴ ب.ظ

به استقبال یادواره سردار شهید حسین امامی

در دهه آخر اسفندماه 93


امام جمعه آبادان گفت: همواره نام سرلشکر خلبان شهید علیرضا یاسینی بر تارک آبادان درخشان است.

خبرگزاری فارس: نام سرلشکر خلبان شهید یاسینی همواره بر تارک آبادان درخشان است

به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، حجت‌الاسلام علی ابراهیمی‌پور در حاشیه نخستین کنگره سرلشکر خلبان شهید علیرضا یاسینی و 66 شهید خلبان خوزستانی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در محل سینما نفت آبادان، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: احیای نام و یاد شهدا در راستای پاسداشت ارزش‌ها مهم و ارزشمند است.

وی اضافه کرد: نام شهدا، احیای نفس کشیدن نام ارزش‌ها در این منطقه است.

امام جمعه آبادان تصریح کرد: استان خوزستان در بخش نیروی هوایی در زمان جنگ تحمیلی 66 شهید اعم از سرلشگر، سرتیپ، سرگرد، سروان، ستوان یکم و سرباز را تقدیم نظام و ملت ایران اسلامی کرده است که نیمی از آنها آبادانی هستند.

ابراهیمی‌پور یادآور شد: سرلشکر خلبان شهید علیرضا یاسینی 2 هزار و 759 پرواز انجام داد که از این تعداد 90 مورد آن جنگی بوده است، وی هفت مورد تشویقی داشته اند.

وی در پایان از تمام دستگاه‌های اجرایی که در برگزاری این کنگره عظیم همکاری کردند، قدردانی کرد.

به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

| سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۱۵ ق.ظ

شهید علی ابراهیمی


عکسی از شهید علی ابراهیمی از شهدای انقلاب اسلامی شهرستان آبادان


یکی دیگر از دلاوران خوزستان از سوریه به دیدار مولایش شتافت+عکس

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، مطابق با اخبار واصله،  یکی دیگر از رزمنده‌گان دلاور جبهه‌ی «اسلام ناب محمدی(صلوات الله علیه و آله)» در نبرد با ایادی «اسلام آمریکایی» و «مزدوران سعودی» شهد شیرین شهادت نوشید.

بسیجیِ بی ادعای اهوازی و رزمنده‌ی سال های دفاع مقدس، «جبار (فرید) دریساوی» به تاریخ 14 خرداد 1350 در اهواز به دنیا آمد. وی در سال های دفاع مقدس، یکی از بسیجیان کوچک‌سال «لشکر 7 ولی عصر(عج)» به شمار می رفت. 

«جبار» روز پنج‌شنبه 17 مهر ماه 1393 شمسی، در نبرد با متجاوزان به حریم «بانوی مقاومت» حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در سوریه، مورد اصابت تیرِ کینِ تکفیر و شرک قرار گرفت و  بال در بال ملائک گشود.
«جبار دریساوی» سومین شهیدی است که مردم شهید پرور خوزستان، به آستان کبریایی «بانوی مقاومت» حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) تقدیم نموده اند. پیش از او، خطه‌ی مقاوم و شهیدپرور خوزستان، شهیدان «علی عسکری طاقانکی» و «سید مهدی موسوی» را در راه  دفاع از آرمان های«اسلام ناب محمدی(صلوات الله علیه و آله)» تقدیم آستان دوست کرده است.

روحمان با یادش شاد
نتار روح پاکش، صلوات

 


یکی دیگر از دلاوران خوزستان از سوریه به دیدار مولایش شتافت+عکس

 

یکی دیگر از دلاوران خوزستان از سوریه به دیدار مولایش شتافت+عکس
یکی دیگر از دلاوران خوزستان از سوریه به دیدار مولایش شتافت+عکس
یکی دیگر از دلاوران خوزستان از سوریه به دیدار مولایش شتافت+عکس
یکی دیگر از دلاوران خوزستان از سوریه به دیدار مولایش شتافت+عکس





دلاور خوزستانی از سوریه به دیدار مولایش شتافت+عکس

استقبال گسترده مردم از این مراسم حال و هوای خاصی به مرکز شهر اهواز بخشیده بود،و پس از ماه ها بار دیگر عطر شهیدان در خیابان های اهواز پیچاند.

به گزارش رهیاب،صبح امروز مراسم تشیع پیکر مطهر سومین مدافع حرم  اهواز شهید جبار دریساوی با حضور چشمگیر مردم شهید پرور اهوازبرگزار شد.

 

این مراسم که با قرائت نماز بر روی پیکر مطهرشهید آغاز شد با تشییع شهید توسط مردم تا چهارراه زند ادامه پیدا کرد و پس از آن پیکر مطهر این شهید به آرامگاهش در بهشت آباد اهواز در کنار مزار شهید علی هاشمی منتقل شد.

استقبال گسترده مردم از این مراسم حال و هوای خاصی به مرکز شهر اهواز بخشیده بود،و پس از ماه ها بار دیگر عطر شهیدان در خیابان های اهواز پیچاند.

سردار احمد خادم سیدالشهدا فرمانده قرارگاه کربلا در گفتگو با رهیاب در حاشیه مراسم تشییع گفت: جبار دریساوی در دوران دفاع مقدس یکی از فرماندهان شجاع و دلیر بود که مراتب فرماندهی و مدیریت را در دوران دفاع مقدس در گردان امیرالمومین گردان جعفرطیار طی کرد.

وی به عنوان فرمانده دسته و گروهان در عملیات های مختلف در خوزستان و کردستان نقش آفرینی کرد وبعد از جنگ در تیپ حضرت حجت فرمانده گردان بود.

فرمانده قرارگاه کربلا گفت: روحیه شهادت طلبی و ایثار او بین بچه ها زبانزد بود جبار خیلی خوش اخلاق بود و نسبت به مسائل دینی و شرعی تقید خاصی بود وی از خدمتگرازان عزای سیدالشهدا بود و سیره اش دیدار و سرکشی به خانواده های شهدا در اهواز و سایر شهرستان ها بود .

 

گفتنی است دکتر مقتدایی استاندارخوزستان،آیت الله حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان و سایر مسئولین نظامی و محلی در این مراسم همراه با اقشار مختلف مردم حضور داشتند.

زندگی نامه شهید اسماعیل زارعیان

| شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۳۴ ب.ظ

شهید اسماعیل زارعیان فرزند نعمت الله درسال1334 در شهر قهرمان پرور آبادان در یک خانواده زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. درسن 6 سالگی وارد دبستان شد و شروع به تحصیل نمود .

وصیت نامه شهید (مصطفی) نادر شیری پور

| جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۴۶ ق.ظ

خلاصه ای از زندگینامة شهید

شهید نادر شیری در  24فروردین13۴۰ در آبادان در یک خانوادة مذهبی  دیده به این دنیای فانی گشود. وی  در هفت سالگی برای آموختن علم قدم به مدرسه گذاشت و تحصیلات خود را تا پایان در همان محل سکونت خود سپری نمود و موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشتة تجربی گردید. وی سپس به  طلبگی پرداخت و در حوزة علمیة قم مشغول به تحصیل گردید. شهید شیری پور از فعالان مسجد مهدی موعود(عج) در سالهای انقلاب بود و با شروع جنگ تحمیلی به دفاع از زادگاه خود و میهن اسلامی پرداخت.این شهید بزرگوار در 5 فروردین1361 در عملیات فتح المبین در منطقه رقابیه بر اثر اصابت گلوله به فیض شهادت نائل گشت.

جمال یاران

| سه شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۴۰ ب.ظ

فاطمه فرهانیان خواهر شهیده مریم :

| سه شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۴۷ ق.ظ

شهیده مریم فرهانیان یک انسان معمولی با اندیشه‌های بلند بود، چراکه با شناخت راه و مسیر درست به درجه رفیع شهادت نائل آمد .او در هنگام دفاع از میهن در سن نوجوانی و جوانی قرار داشت، اما آنقدر به خودسازی و تهذیب نفس پرداخته بود که در سن 21 سالگی به درجه شهادت نائل آمد .این شهیده بزرگوار با تأسی از حضرت زهرا(س) در جوانی به شهادت رسید و همواره در رفتار و کردار خویش ایشان را الگو قرار داده بود .
شهیده مریم همواره در زندگی به دنبال شناخت تکلیف و وظیفه دینی و شرعی خود بود و با جدیت به وظایف خود عمل می‌کرد .
شهیده مریم فرهانیان یک انسان معمولی با اندیشه‌های بلند بود، چرا که با شناخت راه و مسیر درست و با تلاش و مجاهدت برای رسیدن به قله‌های متعالی انسانی به درجه شهادت نائل شد .
مریم توجه ویژه‌ای به مبدأ و مقصد خلقت انسان داشت و از عادات پسندیده ایشان این بود که در جمع‌های دوستانه با گریز به مسئله معاد این موضوع را برای دیگران هم یادآور می‌شد .
در جریان فتنه‌های اخیر همان اندازه که اهمیت اطاعت از ولایت فقیه برای همگان مشخص شد، در جریان جنگ تحمیلی نیز شناخت حق از باطل مشکل بود و در این زمان مریم توجه خاصی به فرمان و سخنان امام خمینی(ره) داشت .
مریم هنگام نماز خواندن به گونه‌ای بود که اطرافیان به خوبی متوجه خشوع و خضوع ایشان بودند .
گذشت و فداکاری، مهربانی و ایثار و گذشتن از حق خود در زمانی که حق با اوست از جمله دیگر ویژگی‌های شخصیتی شهیده مریم فرهانیان بود .
مریم همواره گناهان کوچک را زمینه‌ای برای انجام گناهان بزرگ می‌دانست ابراز داشت: باید از گناهان کوچک ترسید چرا که کوچک شمردن گناهان صغیره باعث بروز بسیاری از مشکلات و گناهان کبیره می‌شود .
وی در خصوص شجاعت این شهیده دفاع مقدس می گوید : در روزهای نخستین جنگ و در حالی که تنها 20 روز از شهادت برادرمان مهدی گذشته بود و مادرم شرایط روحی نامساعدی داشت مریم قضیه بازگشت به آبادان را مطرح کرد .
هیچ کس جرأت مطرح کردن بازگشت به جبهه‌های جنگ را به مادر نداشت، اما مریم بهترین تصمیم را گرفت و مجوز بازگشت هشت نفر از اعضای خانواده را نیز به همراه خود به جبهه از مادرمان گرفت .

شهیداحمدرضاعلیپور وشهید بهزاد جلیلی

| جمعه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ب.ظ

http://shahidahmadrezaalipour.persiangig.com/image/ahmad%20%2815%29.JPG


عصر آبادان: شهید حامد هلالی پس از سال ها گمنامی ، سرانجام به وطن بازگشت تا نسیم دل انگیز حضورش ، باری دیگر کوچه های شهرمان را معطر کند.

92993805130873906726 حامد جان خوش آمدی!

به گزارش عصر آبادان، یکی از مخاطبان این وب سایت خبری ، به بهانه بازگشت غمبار شهید حامد هلالی پس از ۲۶ سال به وطن ، نوشت:

آنها که بیایند ،خیلی مادرهای چشم انتظار دیگر در میان ما نیستند و آرزو به دل رفته اند .
وما چه میدانیم حسرت و انتظار بیست سی ساله با قلب مادر چه می کند؟
و ما چه می دانیم حسرت و انتظار بیست سی ساله و دیدن کمرنگ شدن ارزش ها و باور ها و حیاها و عفت ها و غیرت ها، با قلب یک مادر چه می کند؟
آن ها که بیایند ، هستند معدود مادرانی که چشم انتظارند هنوز!
هستند مادران چشم انتظاری ، پدران چشم انتظاری، خواهران چشم انتظاری و فرزندان چشم انتظاری که از قضا دل خونی دارند از دیدن آن که برای اجرای کنسرت مبتذل و مختلطی و برای اکران و نمایش هیچ فیلم لاقید و… هیچ کسی مانع نمی شود اما برای اجرای فریضه امر به معروف مانع می شوند! سنگ پیش پای دغدغه مندان می اندازند ! مجوز می خواهند ! …. و فقط کاش که همین بود. عیبی ندارد! شهدا که بیایند، همه این درددل ها را با آن ها خواهم گفت. آن ها که بیایند ، زخم های امام زخم ها را به تماشا خواهیم نشست…
دلمان در واویلای غریبی و میان عطر عود و اسپند و گلاب و بیقراری و بی کسی … فریاد خواهد زد:
کسی روضه بخواند ! کسی روضه بخواند !
و خودش … و خود دل، و خود این دل بیتاب و سرگشته و داغدار و حزین روضه خواهد خواند … روضه ای که شهدا دوست دارند خواهد خواند…
فردا حامد هلالی به موطن خود می آید و قرار است در زادگاه خود غریبانه دفن شود.
شهید حامد هلالی سرباز منطقه سوم دریایی امام حسین(ع) را می گویم که در سال ۶۷ در جزایر مجنون به شهادت رسید و جدیدا پس از شناسایی به آبادان منتقل و قرار است در روز پنجشنبه ۹۳/۵/۳ در مزار شهدا آبادان آرام و قرار گیرد. حامدی که از خانواده او تا این لحظه خبری در دست نیست. پدر و مادر فوت نموده اند و از دو برادر وی نیز خبر و آدرسی نیست.
هر چند همه ی ما ملت ایران خانواده او و دگر شهدا مفقود الاثر بوده و هستیم … بیائیم و سرافرازانه او را به خاک بسپاریم …

بازگشت غمبار شهید هلالی پس از ۲۶ سال

| جمعه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۱۲ ق.ظ

شهید حامد هلالی پس از 26 سال دوری ، اکنون به وطن بازگشت اما خبری از پدر و مادر او نیست.

shahid helali بازگشت غمبار شهید هلالی پس از 26 سال/ حکایت تلخ پدر و مادر آبادانی که فراغ یوسف شان، آنها را از پای در آورد

به گزارش عصر آبادان ،اخیراً گروه تفحص شهدا توانستند پیکر شهیدی را پیدا کنند که ۲۶ سال پیش طی یک عملیات مفقود شده بود.

این شهید که اهل آبادان است ، حامد هلالی نام دارد و قرار است روز یکشنبه هفته آینده ساعت 9 صبح از چهار راه احمدآباد، با حضور مردم شهیدپرور این شهرستان به خاک سپرده شود.

نکته تاثربرانگیز اینکه پس از پیدا شدن پیکر این شهید والامقام ، این بار  یافتن پدر و مادر شهید ممکن نبود زیرا بیش از دو دهه ، چشم انتظارماندن یک فرزند دلبند ، آنها را از پای در آورد و جان به جان آفرین تسلیم کرده اند.

با این حال شنیده شد تعدادی از فعالان حوزه جمع آوری سیره شهداء که ارتباط خوبی با خانواده های شاهد و ایثارگر دارند با تلاش فراوان توانستند برادران و خواهران این شهید را پیدا کنند تا خبر برگشتن برادرشان را به آنها بدهند.

گفتنی است شهید حامد هلالی در تاریخ ۴ تیرماه ۱۳۶۷ در جریان یکی از عملیات های دفاع مقدس مفقود شد و اکنون پس از ۲۶ سال در کنار یاران شهیدش در بهشت رضا (علیه السلام) آبادان در خاک آرام خواهد گرفت.

مراسم تشییع پیکر این شهید والامقام روز یکشنبه هفته آینده برگزار می شود.زمان مراسم ساعت 9 صبح از چهارراه احمدآباد به سمت گلزارشهدای آبادان برگزار می شود.

زهرا سامری همرزم شهیده مریم فرهانیان:

| سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۴۶ ق.ظ


رمز موفقیت مریم این بود که هیچ‌گاه دلبسته دنیا نشد و دنیا و زرق و‌ برقش را نمی‌دید. وی با بیان اینکه من تنها چهار سال با مریم همرزم بودم، اذعان داشت: برای انتخاب دوست باید بیشترین دقت را انجام دهیم اما مریم پیش از آنکه دوست من باشد الگوی خوب و مطمئنی بود.
مریم نخست به عنوان امدادگر در بیمارستان مشغول فعالیت بود و سپس وارد بنیاد شهید شد، مریم روحی پویا داشت و سکون و یک‌جا ماندن را نمی‌توانست تحمل کند و اگر می‌دید در جای دیگری می‌تواند خدمت کند خود را به آنجا می‌رساند.
او پس از مدتی فعالیت در بیمارستان، به عنوان مددکار اجتماعی در بنیاد شهید مشغول شد و به مددکاری و مواظبت از مادران شهیدان می‌پرداخت و او اعتقاد داشت که مراقبت از مادران شهدا چیزی کمتر از جنگیدن در جبهه‌ها نیست .
خاطره ای از سامری :
روزی وارد خانه شدم و مریم را رو به قبله دیدم وقتی جلوتر رفتم، دیدم مریم روی دستانش می‌زند و از او سؤال کردم که مشکلی پیش آمده، چیزی نگفت اما بعدها برای من تعریف کرد که من هر روز اعضای بدنم را مواخذه می‌کنم و از آنها می‌پرسم که امروز برای خدا چه کاری انجام داد‌ه‌اید .
خانم سامری در خصوص عزاداری‌های بی‌نظیر همرزمش می گوید :
در ایام فاطمیه روزی سرزده وارد خانه شدم و دیدم مریم به پهنای صورت اشک می‌ریزد و نام حضرت زهرا(س) را صدا می‌زند .
به او گفتم که چرا اینقدر اشک می‌ریزی؟
گفت : شما اگر مادرتان فوت کند چه کار می‌کنید، شادی می‌کنید یا گریه؟
مریم علی‌رغم فعالیت زیادی که داشت روزه می‌گرفت و تنها با نان و آب افطار می‌کرد .
هیچ چیز او را راضی نمی‌کرد و همین موجب شده بود که یک لحظه آرامش نداشته باشد تا اینکه در بهار عمر خود با رسیدن به مقام شهادت به آرامش همیشگی رسید .


حجله شهید نادر عباسی هفشجانی

| دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۴۵ ب.ظ
ایستاده از راست برادرشهیدحبیب بودزاد شهید احمدرضا علیپور


http://shahidahmadrezaalipour.persiangig.com/image/ahmad%20%2841%29.jpg

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر شهیدان یاسینی

| يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۲۷ ب.ظ


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی، درگذشت پدر گرامی شهیدان امیر سرلشگر علیرضا یاسینی و رزمنده بسیجی رضا یاسینی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت پدر گرامی شهیدان امیر سرلشکر علیرضا یاسینی و رزمنده بسیجی رضا یاسینی را به خاندان مکرم و همرزمان آن شهدای عزیز تسلیت عرض می‌کنم رحمت خدا بر او باد.
سیدعلی خامنه‌ای
۱۳۹۳/۵/۲۵


شهید امیر سرلشگر علیرضا یاسینی در دیدار با آیت‌الله خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری

شهیده مریم فرهانیان از نگاه خانواده و دوستان

| جمعه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ق.ظ

بسیار تقید داشت که پدر و مادرش از او راضی باشند همچنین خیلی به خواندن نماز اول وقت تقید داشت. بسیار اهل مطالعه بود، کم می‌خوابید و بیشتر به خودسازی می‌پرداخت. مریم استثنایی نبود اما خیلی خودساخته بود، نفرت از غیبت، محبت خالصانه‌اش به دیگران، هیچ چیز را برای خود نخواستن از شاخصه‌های اخلاقی او بود. شهیده مریم فرهانیان همواره می‌گفت برخی سکوت‌ها و حرف‌های نابه‌جا، گناهان کوچکی هستند که تکرار می‌کنیم و برایمان عادت می‌شود، گناهان بزرگ را اگر انسان خیلی آلوده نشده باشد متوجه می‌شود، این گناهان کوچک هستند که متوجه نمی‌شویم.
شهیده مریم فرهانیان در بسیاری از عملیات دوران دفاع مقدس از جمله شکست حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر حضوری فعال و چشمگیر داشت.

شهیداحمدرضاعلیپور

| پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۴ ب.ظ

شهیداحمدرضاعلیپوردرسال1342درآبادان متولدگردید.وی پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه مرزهای جنوبی ایران در مقطع سوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود که همزمان باشروع جنگ فعالیت خود رادربسیج آبادان بصورت فعال آغاز نمود.ایشان معتقدبود تازمانیکه جنگ ادامه دارد بایدماندومقاومت کرد.وبا همین عقیده هیچگاه از آبادان ومناطق عملیاتی خارج نگردیدوپس از دفاع جانانه از شهروشرکت در عملیاتهای متعددی چون(فتح بستان فتح خرمشهر بدر رمضان  خیبر و...والفجر8)سرانجام در24بهمن ماه 1364 در عملیات والفجر 8 به شهادت نائل گردید.روحش شاد.




سال 59 رزمندگان آبادان

| پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۲ ب.ظ
http://shahidahmadrezaalipour.persiangig.com/image/ahmad2%20%282%29.jpg

عملیات والفجر 8

| پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۴۱ ب.ظ

رزمندگان نوجوان آبادانی

| پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۱ ب.ظ

بسم رب الشهدا

سلام

می خواستم امروز عکسهائی از مناطق مختلف آبادان در زمان جنگ بگذارم ام مقدور نشد بنابراین عکسهائی از تعدادی از نوجوانان بسیجی ابادانی را که کنار پدر و مادران دلیرشان در زیر آتش دشمن در شهر آبادان   ماندند و در دفاع نیز شریک بودند را گذاشتم البته این عزیزان فقط برای عکس گرفتن این لباسها را تنشان نکردند بلکه همه رزمنده بودند تا سالهای پایانی جنگ که تعدادی از ایشان شهید و باقی جانباز شدند .

آری اقا و مولایم حضرت مهدی زهرا(س) چنین رزمندگانی دارد و دلهای منتظر در فراغ اویند براستی که کسانی که روز رزم او و یارانش را تنها میگذارند چه کسانی هستند ؟؟؟

 

راستی اگر یک هزارم سرگذشت ابادان زمان جنگ در تهران اتفاق افتاده بود الان نیز همینطور در غربت میماند ؟؟

این عکس هم متعلق به پل بمباران شده ایستگاه ۷ ابادان است همان پلی که دشمن در اول جنگ به دویست متری ان رسید ولی بدلیل رشادتهای بچه های ابادان همانها که در زندگیشان بی ادعا بودند و گمنام هم رفتند موفق به فتح پل  نشد موقع عملیات والفجر ۸ این پل کرارا بمباران شد و صدها شهید بر روی این پل به شهادت رسیدند .`پل ایستگاه هفت ابادان بعد از بمباران

شهید عزیز بچاری یکی از بچه های گردان امام رضا (ع) ابادان بود که در چند متری پل در اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید یادش گرامی نفر دوم ایستاده از سمت راست البته زمان شهادت سنش بیشتر بود و انموقع یک دختر یک ساله داشت .


 التماس دعا یا علی

نوشته توسط برادر علیرضا بختیاری

به نقل از وبلاگ http://bashahidan.blog.ir






شهیده مریم فرهانیان

| دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ق.ظ

نام : مریم فرهانیان

تولد : ۲۴ دی ماه سال ۱۳۴۲

محل تولد : آبادان در خانواده‌ای متوسط و مذهبی

تاریخ شهادت : ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۳

محل شهادت : آبادان در اثر اصابت خمپاره دشمن

محل دفن : گلزار شهدای آبادان

در ۱۴ سالگی با کمک برادر رشید خود «شهید مهدی فرهانیان» خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهی کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم،مبارزات خود را علیه ظلم های رژیم پهلوی آغاز کرد .

این شهیده بزرگوار با اوج‌گیری مبارزات مردم در جریان انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی‌های مردمی علیه حکومت شاهنشاهی شرکت کرد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به جمع این خیل عاشق پیوست و دوره‌های آموزشی را با موفقیت به پایان رساند.و با آغاز جنگ تحمیلی درشهر آبادان را ترک نکرد و دوشادوش برادران رزمنده به دفاع ازخاک کشورش پرداخت .

شهیده مریم فرهانیان درسن ۱۷ سالگی در بیمارستان امام خمینی (ره) آبادان مشغول امداد‌گری شد و به مدت سه سال به کار امدادگری و پرستاری از مجروحین جنگ در بیمارستان های مختلف آبادان ادامه داد که در این مدت یک بار به شدت زخمی شد و به اجبار در بیمارستان بستری شد .

وی کسی بود که زینب وار از برادران رزمنده مجروح پرستاری می کرد.مریم فرهانیان یکی از ۱۸ نفر خواهران، امدادگران داوطلب بود که در زمان جنگ در بیمارستان طالقانی آبادان در قسمتهای مختلف، خالصانه خدمت کرد وی در تمام مدت عمر گرانبهایش با بیداری و هوشیاری سیاسی، دینی زندگی کرد رفتار و منش این شهیده الگوی زن مسلمان ایرانیست .

این شهیده بزرگوار از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا روز شهادت با بیداری کامل و حس زیبای عشق و ایثار در شهر مقاوم آبادان مشغول خدمت و ترویج اخلاق، رفتار و منش یک زن مسلمان بود. به هنگام شکست محاصره آبادان و آزادی خرمشهر و بسیاری از عملیات‌های دیگر فعالیت چشمگیری داشت تا بالاخره بر اثر متوقف شدن عملیات پس از آزادی خرمشهر به‌منظور رسیدگی به خانواده شهدا در واحد فرهنگی بنیاد شهید آبادان مشغول فعالیت شد .



هنگام شهادت :

این شهیده بزرگوار در غروب سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۳ در حالی که همراه با دو تن از خواهران همکار خود بر مزار شهیدی که بنا به وصیت مادر شهید که از آنان قول گرفته بود هر سال به جای او بر سر مزار پسر شهیدش حاضر شوند، در حالی که راهی گلستان شهدای آبادان شده بودند مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی قرار گرفتند و دو خواهر همراه او زخمی شدند و مریم فرهانیان نماد رشادت و مجاهدت زن‌ ایرانی به فیض شهادت نایل شد .


وصیت نامه شهیده مریم فرهانیان

| دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ق.ظ

بسم الله الرّحمن الرّحیم و به نستعین انّه خیر ناصر و معین

وصیتم را با نام خدا، این بزرگترین بزرگترها، آن یگانه مطلق، این فریادرس مستضعفان، این در هم کوبنده کاخ ستمگران و یزیدیان، این منجی حق و عدالت، این فرستاده ی قرآن، این شنونده غم ها، این مشکل گشای دردها و ... شروع می کنم.
اول از هر چیز از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به اندازه فهم خودم و وظایفم که بر دوش دارم بگویم، انقلابی که با دادن خون هزاران شهید و هزاران معلول به اولین مرحله پیروزی خود رسید. انقلابی که در آن مردم، اسلام را، این کامل ترین دین را مبنای کار خود قرار دادند و از آن الهام گرفتند و وحدتی را که به دست آورده بودند، با توجه به دین اسلام و رهبری قاطع امام آن را حفظ کردند.
قدر این رهبر را بدانید و همواره پشت سر او باشید. از امام پیروی کنید. به پیام ها و فرمان ها و دستوارت اسلامی امام توجه کنید و سعی کنید از هر کلمه امام درس بگیرید.
امام را تنها نگذارید. این هوای نفسی را که امام از آن صحبت و سعی می کند آن را از وجود ما بزداید، شما هم سعی کنید که در این راه موفق شوید. سعی کنید خود را بشناسید که اگر خود را بشناسید خدا را شناخته اید. در هیچ کاری خدا را از یاد نبرید. و همواره به یاد خدا باشید و با هم به مهربانی رفتار کنید.
امام زمان را از یاد نبرید. همواره به فکر امام زمان باشید. همواره در راه اسلام باشید و برای تحقق بخشیدن به آرمان اسلام بکوشید و به قدرت الهی توجه داشته باشید که بالاتر و با عظمت تر از تمام قدرت هاست. هیچ وقت قدرت خدا را از یاد نبرید و سعی کنید که هر چه بهتر تزکیه نفس کنید. چیزی را که امام اینقدر درباره اش تکیه می کنندکه تزکیه نفس کنید. و در بین خطراتی که ما را تهدید می کنند هیچ خطری بالاتر از این نفس نیست که گاه انسان را به انحراف می کشاند و خود انسان متوجه نمی شود.
قرآن بخوانید زیرا قرآن تمام دستورات زندگی را به شما می گوید. نهج البلاغه و صحیفه سجادیه هم همینطور.
مادر! اگر من سعادت شهادت را داشتم و شهید شدم، اصلاناراحت نباش. ما همه امانت هستیم و همه ما از دنیا می رویم، زیرا این دنیا آزمایشگاهی است که خداوند بندگان خود را در آن، مورد آزمایش قرار می دهد. این ما هستیم که باید سعی کنیم و از این امتحان که بالاترین امتحان هاست سربلند بیرون بیاییم و در قیامت پیش خدا سرافکنده نباشیم.
یادم هست که در آخرین جلسه گفتگویی که با برادر شهیدم داشتم، درباره معاد برایم صحبت می کرد و می گفت در فکر آخرت باشید و بعد از این جلسه بود که مقام شهادت را به دست آورد. از صمیم قلب به او تبریک می گویم و از خدا می خواهم صداقتی همانند شهیدان به من عطا کند و سعادت این را بدهد که تنها و تنها در راه او قدم برداریم و برای رضای او کار کنیم.
شهید کسی است که به آخرین مرحله کمال خود رسیده است و راهش را با آگاهی، ایمان و خلوص می پیماید و همیشه پیروز و جاوید است.
به ولایت فقیه ارج بنهیم و بدانیم که الان امام خمینی بر ما ولایت دارد و بدانیم تنها در این صورت در دنیا و آخرت موفق می شویم که با همدیگر صمیمی باشیم و با دشمن مقابله کنیم. چه دشمنانی که در درون ما هستند و چه دشمنان بیرونی. من هم مانند برادر شهیدم (مهدی) هر چه یادم آمد نوشتم و اگر در گفتارم اشتباهی هست، به بزرگی خودتان ببخشید .
 

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مریم فرهانیان


حرف آخر

| شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۲۱ ق.ظ

حرف آخر

در صدر اسلام پیامبر افرادی را که برای جهاد غدر مشوعی داشتند از حضور منع می کردند آنها از غصه این سلب توفیق چشمانشان اشکبار می شد. و چه زیباست تکرار این الگوها در قرنها بعد...

وقتی منصور 13 ساله را بدلیل سن خیلی پایین از پذیرش در بسیج منع کردند 3 روز در درب بسیج ( واقع در کلیسا ) ماتم گرفته بود و گریه می کرد می گفت حاضرم کفشها را واکس بزنم فقط قبول کنید تا آخر او را برای نگهبانی همان محل پذیرفتند... سر از پا نمی شناخت.

سنش کم بود ولی اهل مطالعه همیشه کیهان بچه ها را دستش می دیدن.

مثل همیشه روی صندلی نشسته بود و در حین نگهبانی کتاب می خواند که ناگهان ترکشی قسمتی از سرش را جدا کرد. با اصابت ترکش به دیوار قسمت بزرگی از دیوار کنده شد. دوستانش با قلبی شکسته و چشمانی گریان به روی دیوار نشستند. منصور جان شهادتت مبارک.

 

شهید : منصور باغی

طلوع نورانی : 25/11/1347

عروج عرفانی : 15/2/1360

گزیده ای از وصیت نامه شهید جمال گودرزی

| سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۴ ب.ظ

جمال گودرزی

تبلیغات داخلی وخارجی

| شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ق.ظ

شهید
عبدالحاکم بن رشید

خیلی باید کار درست و پر مطالعه باشی و همه فن حریف تا مغلوب نشوی
و تبلیغات و جوسازی ها روی فکرت اثر منفی نگذارد. توی اون دوره ای که
تبلیغات داخلی وخارجی چهره شهید مظلوم بهشتی را تخریب می کرد وحتی
برخی بزرگترها هم جذب اونا شده بودند حاکم با بقیه بچه مسجدیهای محل
می مردند برای شهید بهشتی می شناختندش وبرایش تبلیغ هم می کردند.
مخصوصا وقتی برای سخنرانی اومد آبادان.

دیدار با خانواده شهید محمد رحیم دهداری

| چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۵ ب.ظ

در ادامه دیدار های چهارشنبه شب های کانون ایثار و شهادت از خانواده های محترم شهدا، جانبازان و ایثارگران.

رزمندگان و بسیجیان در منزل پاسدار شهید محمدرحیم دهداری حضور یافتند. ضمن عیادت از مادر شهید که در بستر بیماری بودند، به خاطراتی از شهید  بزرگوار که برادر شهید نقل کردند گوش فرا دادند.


محمدرحیم دهداری

زمین کشاورزی

| يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۳۶ ق.ظ

شهید
عبدالحسین دریس


عبدالحسین خیلی از پدرش حرف شنوی داشت. با اینکه کارکردن در کنار جنگ
خیلی سخت بود، ولی او در همان بمباران و بحبوحه ناامنی ها ، کشاورزی هم
می کرد. به خاطر کمک به پدرش، در زمین های کشاورزی فعالیت می کرد.
انگار نه انگار که هر لحظه ممکن بود خمپاره ای اصابت کند و ... با وجود
علاقه به حضور در نبرد علیه دشمن ، اما نتوانست پدرش را رها کند و مدام
به او خدمت می کرد تا آنکه موقع برداشت محصول ، به مردم اعلام شد باید
آبادان را ترک کنند. آنجا بود که به همراه پدرش ، در قالب یگان های رزمی
، به جبهه رفتند و جنگیدند