نسل طوفان

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

نسل طوفان

این وبلاگ به جهت معرفی شهدای آبادان و خرمشهر با ایده فکری خادم الشهداء حاج احمد یلالی و همراهی شاگردان ایشان راه اندازی گردید.

نویسندگان

پاسدار شهید سامی(سلمان)

واخر پاییز ۵۹ بود.در نخلستانهای ذوالفقاری در قبضه خمپاره ی کمیته عشایر که سلمان فرمانده اش بود خدمت می کردم. متوجه شدم که سلمان در زمان هایی خاص، بدون اطلاع مقر را برای دقایقی طولانی ترک می کرد.
یکبار در حال گشت زنی بودم که از دور سلمان را دیدم که در کنار خانمی نشسته است. نزدیک تر که شدم دیدم که در حال غذا دادن به یک پیرزن است. سلمان با اشاره به من فهماند که "چیزی نگو و بنشین!"
بعد از انجام امورات شخصی پیرزن، به سمت مقر حرکت کردیم.
توی مسیر سلمان گفت: سعید! شتر دیدی ندیدی ها! گفتم: قضیه چیه؟ گفت: یک روز در حال عبور از خیابان بودم که صدای کمک خواستن زنی را شنیدم! نزدیک که شدم دیدم پیرزنی در نهر آب پر از خار و خاشاک افتاده و چون نابیناست توان خارج شدن را ندارد. او را بیرون آوردم و از آن وقت تا به حال، هر روز غذایم را می آورم و به غذا دادن، نظافت و انجام کارهایش مشغول می شوم. (راوی: برادر جانباز سید سعید ساجد)

     🔸۲۴ تیرماه ۱۳۶۰سالروز شهادت فرمانده عملیات کمیته عشایر"انقلاب اسلامی" آبادان، پاسدار شهید سامی(سلمان)برقول گرامی باد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی