می روم مادر که اینک کربلا می خوانَدَم!
| دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۰۶ ق.ظ
🔸منتظر تولد بچه شان بودند.نذر کرد که اگر دختر شد اسمش فاطمه باشد و در گرمترین روزهای تابستان روزه بگیرد.
🔹فاطمه ۴ ماهه بود که قصد رفتن به جبهه را کرد. گفتم: من با این بچه، تنها چه کنم؟ گفت: فاطمه ما هم مثل فاطمه هایی که پدرشان شهید شده!
🔸روزهای آخر نوحه های آهنگران را می خواند و برسینه میزد.با۲برادر و۲داماد خانواده به جبهه رفت وسرانجام فرزند《حسن و مادرِ شهیدش شهربانو》،بسیجی هوشنگ قاسمی زاده در۱۳۶۱/۴/۲۳(۲۱ ماه رمضان)با زبان روزه در عملیات رمضان به شهادت رسید.
💠می روم مادر که اینک کربلا می خواندم
از دیار دور یار آشنا می خوانَدم
مهلت چون و چرایی نیست مادر،الوداع!
زان که آن جانانه بی چون و چرا می خواندم
وای من گر در طریق عشق کوتاهی کنم
خاصه وقتی یار با بانگ رسا می خواندم
بانگ «هل من ناصر»از کوی جماران می رسد
در طریق عاشقی روح خدا می خواندم
می روم آنجا که مشتاقانه باحلقوم خون
جاودانْ تاریخ ساز کربلا می خواندم
- ۹۹/۰۴/۲۳