سردار شهید حسین امامی و هم رزمان
- ۱ نظر
- ۲۲ آبان ۰۳ ، ۰۸:۴۸
پیام "حسین(ع)" ، جانبازی و فداکاری است. ایثار خالصانه و مومنانه است. نفی هر گونه وابستگی های غیر توحیدی است و اسلام به اعتبار این حماسه ها زنده بوده است. این حماسه ها که از توبه آدم شروع و با قربانی اسماعیل تداوم، و در بدر و خندق بارور، و در کربلا تجلی شکوهمند یافت، در این جنگ تحمیلی مراحل اوج خود را یافته است که در حماسه های شما پدیدار و جاوید شده است.
سنگین و باوقار،خوش اخلاق،خوش مرام،خوش برخورد، رشید بود
《حجت الله کاظمی ، همرزم شهید》
اهل تهجد بود اهل شب زنده داری بود سیمش وصل بود.....
《آقای ارشدی ، همرزم شهید》
قبادی نیا اینقدر اخلاقش عالی بود که من فکر نمیکنم به نیروهاش حتی تو گفته باشه ، اینقدر این شخص وارسته و خوش اخلاق بود خیلی انسان خود ساخته ای بود !
《سید کریم حجازی همرزم شهید 》
حمید فوق العاده آدم خاکی راحت و مدیری بود ضمن اینکه مثلا اون گفت و گوش و خنده هاش که خنده های خیلی خاصی هم داشت، یه قهقهه ای می زد ته کلامش یعنی تو خنده اش قهقهه میومد ضمن اینکه به این راحتی ارتباط می گرفت با بچه ها ولی یه آدمی هم بود که مدیریتش، مدیریت حساب شده بود و ذهن تشکیلاتی داشت و ذهن تشکیلاتی کمکش می کرد
《خاطره از همرزم شهید، آقای محمود امیری》
توی کوچه دور هم می نشستند و جلسه می گرفتند... ...
باران شدید شده بود رفتم در را باز کنم ، بگویم #حمید بیا تو خیس شدی
بگذار بچه های مردم بروند خانه هایشان! تو همین حین آمد داخل. -ها، ننه نخوابیدی؟
چه طور بخوابم؟وقتی تو نمیای تو خونه؟ -ننه، بیا بشین کارت دارم. -تو این بارون بشینم؟ چی کار داری باهام ؟
روی تخت سیمی گوشه ی حیاط نشستیم. -ننه ، من تو این راه کشته می شوم ازت میخام مو و رو نکنی... -
از این حرفا نزن ننه... ننه اگر دوستم داری سر نماز برام دعا کن کشته بشم...
《خاطره از مادر شهید حمید قبادی نیا》
حمید خیلی با محبّت بود در یکی از تابستان ها که مدارس تعطیل بود چند ماه را کار کرده بود وقتی دستمزدش را گرفت به جای این که برای خودش خرج کند و مثل پسرهای هم سن و سالش به فکر سر و تیپ خودش باشد، بیشتر دستمزدش رو داد وبرای من گردنبند طلا خرید. چون می دید با حقوق کارگری،آقام نمی تونه از این خرج ها بکنه و فکر می کرد خواهرش ممکنه احساس کمبود بکنه.
حمید قلب مهربان و روح بزرگی داشت. 《خاطره ازخواهر شهید》
۲۶ آوریل روز جهانی خلبان بر تیزپروازان ایرانزمین مبارک باد...
روزی که صدام توسط خلبانان ایرانی تحقیر شد
صدام حسین برای تحقیر خلبانان ارتش ایران در تلویزیون عراق اعلام کرد به هر جوجه کلاغ ایرانی که بتواند به 50 مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود ، حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد.
تنها 150 دقیقه پس از مصاحبه صدام شهید عباس دوران، شهید علیرضا یاسینی و سرهنگ کیومرث حیدریان نیروگاه بصره را بمباران کردند.
"مُستجاب الدّعوه هستم"
آبادان ای سرزمین لاله ها
زنده بین "حمید قبادی نیا"
رازها در لعلِ خندان من است
جلوه ی سبز بهاران من است
عهد عزت با حبیبم بسته ام
سالکانه عارفی وارسته ام
عاشقانه دیده ام وجهِ خدا
مُستجاب الدّعوة هستم با دعا
شافع روز جزا، جانا، "حمید"
می دهم بر جانِ سرگشته نوید
شعردر مورد سردار #شهید_حمید_قبادی_نیا از برادر نوروز اکبری زادگان (سرگشته)