نسل طوفان

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

نسل طوفان

این وبلاگ به جهت معرفی شهدای آبادان و خرمشهر با ایده فکری خادم الشهداء حاج احمد یلالی و همراهی شاگردان ایشان راه اندازی گردید.

نویسندگان

عصر خمینی

| جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۰۹ ق.ظ

عصر خمینی

حجت خدا خمینی کبیر

| جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۰۵ ق.ظ

حجت خدا خمینی کبیر

وارد مسافرخانه شدم.

| جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۵۱ ق.ظ

وارد مسافرخانه شدم. عکس[امام خمینی] را اززیر پیراهن بیرون آوردم. ساعت‌ها در او نگریستم. دیگر باشگاه نرفتم. روز چهارم، رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان گرفتم؛ در حالی که عکس سیاه و سفیدی که حالا به‌شدت به او علاقه‌مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می‌کردم حامل یک شیءبسیار ارزشمندم. بخشی از کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» زندگینامه خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی

فرزندان روح الله

| پنجشنبه, ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۱۹ ق.ظ

فرزندان روح الله

یک کوه گناه

| پنجشنبه, ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۰۷ ق.ظ

یک کوه گناه

تغذیه رایگان

| جمعه, ۷ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۲۱ ق.ظ

تغذیه رایگان

جنگ تن به تن

| جمعه, ۷ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۱۵ ق.ظ

جنگ تن به تن

دکه چوبی

| جمعه, ۷ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

دکه چوبی

بیت الماله

| جمعه, ۷ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۰۱ ق.ظ

بیت الماله

گنج تمام نشدنی

| جمعه, ۷ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۰۰ ق.ظ

گنج تمام نشدنی

مُستجاب الدّعوه هستم

| شنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۵۴ ق.ظ

"مُستجاب الدّعوه هستم"

آبادان ای سرزمین لاله ها

زنده بین "حمید قبادی نیا"

رازها در لعلِ خندان من است

جلوه ی سبز بهاران من است

عهد عزت با حبیبم بسته ام

سالکانه عارفی وارسته ام

عاشقانه دیده ام وجهِ خدا

مُستجاب الدّعوة هستم با دعا

شافع روز جزا، جانا، "حمید"

می دهم بر جانِ سرگشته نوید

شعردر مورد سردار #شهید_حمید_قبادی_نیا از برادر نوروز اکبری زادگان (سرگشته)

شهید سعید سیاح طاهری

| پنجشنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۲۲ ق.ظ

سعید سیاح طاهری1

 

سعید سیاح طاهری2

سالگرد شهادت حاج احمد کاظمی

| دوشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۳۰ ق.ظ

شهید حاج احمد کاظمی

به مناسبت سالگرد شهادت حاج احمد کاظمی

| دوشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۲۹ ق.ظ

شهید حاج احمد کاظمی1

ایستگاه صلواتی فاطمیه 1401 موکب سیدالشهداء

| دوشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۰۴ ق.ظ

ایستگاه صلواتی فاطمیه 1401

آبادان را خالی نکنید

| سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۸:۲۱ ق.ظ

آبادان را خالی نکنید

شهید حمید قبادی نیا و سعید سیاح طاهری

| دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۵۴ ق.ظ

 

حمید قبادی نیا و سعید سیاح طاهریx

روزی روزگاری گلزار شهدای آبادان

| سه شنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۵۶ ق.ظ

پدر شهیدان شولی

 تصویری از پدر شهیدان شولی بر مزار سردار #شهید_حمید_قبادی_نیا

دیگه چند ساله ظاهر گلزار غریب آبادان، گلستان شهدا نیست!

خاکستونه و همه چی مثل کارخونه ها تکراری و سیاه و یکدست بی روح!

چندین ساله که از این حالت طبیعی خودش خارج شده و باکس های فلزی بریده شدن و هر مزاری رنگ و بوی خودشو نمیده!

یکسان سازی قبور شهدا یکی از کارهای غلطی بود که بالأخره انجام شد اما می‌توان گلزار شهدای آبادان را از این حالت خارج کرد.

معجزه یعنی ...

| دوشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۱، ۱۰:۲۷ ق.ظ

 

معجزه یعنی

سعید طاهری اینجا شهید طاهری آنجا

| سه شنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۳ ق.ظ

سعید سیاح طاهری

درخواست شهید گمنام از یه نوجوان در خواب

| چهارشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۰:۰۴ ق.ظ

درخواست شهید گمنام از یه نوجوان در خواب:

چرا به ما و دوستان ما ۵شنبه ها در گلزار شهدای آبادان سر نمی‌زنید؟!

 

درخواست شهید گمنام

شهیده زینب کمایی رمضان 1401

| سه شنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۰۸ ق.ظ

 

 

شهیده میترا کمایی فارسی

 

شهیده میترا کمایی عربی

شهیده مریم فرهانیان رمضان 1401

| سه شنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۰۴ ق.ظ

 

 

شهیده مریم فرهانیان عربی

شهید مهدی آزمون رمضان 1401

| شنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۱، ۰۹:۵۴ ق.ظ

 

شهید مهدی آزمون فارسی

 

 

 

شهید سرخیلی رمضان 1401

| چهارشنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۱، ۰۴:۲۵ ب.ظ

شهید سرخیلی فارسی

ناامیدی بدترین بلاست. پس ناامید نباشید. خواست خواستِ خداست. هر چه بخواهد بشود دست اوست. خیلی دلم میخواست که

 

دور هم بودیم و سخنان حرکت آفرینِ خدا را با هم زمزمه میکردیم.

شهید سردار سرخیلی

 

 

شهید سرخیلی عربی

 

شهید حمید قبادی نیا رمضان 1401

| سه شنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۲:۵۰ ب.ظ

شهید قبادی نیا فارسی

 

بنام پروردگارمان که ما را در عصر خمینی قرار داد شکر خدا را به جا،که راه انبیاء را با حجتی چون خمینی به ما نشان داد. حمد و سپاس خدا،که ما را در انتخاب چنین راهی یاری و توان داد.

 

فرمانده بسیج آبادان شهید سردار حمید قبادی نیا

 

شهید قبادی نیا عربی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ .

 

إِلَهِی ! أَشْکُرُک بِأَن سَمَحَت

 

لِی بِالظُّهُور وَمَنَحْتَنی الْوُجُودْ

 

فِی عَصْرِ عَبْدَک الصّالح الخُمَیْنِیّ ،

 

إِلَهِی ! لَکَ الْحَمْدُ ، لَقَد دَلَّنَا الْإِمَام الخُمَیْنِیّ عَلَى الطَّرِیقِ الأنْبِیَا .

 

و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا و مَنَحَنا الْقُدْرَة عَلِیّ اِخْتِیَارْ هَذِهِ الطَّرِیقِ .

 

 

شهید سید علیرضا یاسینی رمضان 1401

| سه شنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۲:۴۸ ب.ظ

شهید یاسینی فارسی

 

مگر نه اینکه همواره آرزو کرده ایم که ای کاش در واقعه عاشورا می بودیم و فرزند زهرا (س) را یاری می کردیم؟ اکنون زمان آن فرا رسیده و همگان مکلفیم که برای لحظه ای روح خدا را تنها نگذاریم.

 

سرلشکر خلبان شهید سید علیرضا یاسینی

 

 

شهید یاسینی عربی

 

أَلَمْ یَکُنْ حِلْمُنَا و اُمْنِیِّتُنا دَائِمًا

أَنْ یارَیتَ کُنَّا حَاضِرِین فِی یَوْمِ عاشُورا و نَنْصُرَ اِبْنَ الزَهرا(س)؟

الآنَ جَاءَ الْوَقْتُ الَّذِی کُنَّا فِی إنْتِظَارِهِ ، و کُلُّنَا مُکَلَّفُونْ

أَنْ لَا نَتْرُک حَتَّی لِلَحْظِه ، رَوَّحَ اللَّهُ یَبْقِی وَحْدَه .

شهید احمد مکیان رمضان 1401

| دوشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۱، ۰۲:۴۳ ب.ظ

شهید مکیان فارسی

 

 

هستی من یک جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب الله فدا کردم؛

 

ولی افسوس که یک جان بود کاش چندین جان داشتم و آنها را به پای رهبرم و به کوی عشق حسین علیه السلام می ریختم

 

و به اندازه ی یک لبخند او را شاد می کردم.

 

شهید مدافع حرم احمد مکیان

 

شهید مکیان عربی

کَانَ کُلٌّ کَیانی نَفْسًا ضَحّیْتُ بِهَا عِنْدَ

أَقْدَامِ قَائِدِی الْعَزِیزْ وَأُمِّةِ حِزْبِ اللَّهِ

وَلَکِنْ لِلْأَسَفْ ، کَانَتْ نَفْسًا وَاحِدَة ،

یا رَیتْ ، لَوْ کُنْتُ اِمْتَلِکُ غَیْرَ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ

لَضَحّیْتُها عِنْدَ أَقْدَامِ قَائِدِی وَ فِی حُبِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَامْ

 لِکَی أجْعَلَهُ سَعیدًا بِقَدْرِ اِبْتِسَامَةٌ .

 

خاطراتی از شهید اسفندیار ( حسین ) جعفری

| چهارشنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۱، ۰۳:۲۴ ب.ظ

به دخترش گفته بود دوست دارم آنقدر درس بخوانی تا بتوانی دکتر بشی و بیماری من را درمان کنی

 

سیزده چهارده ساله بود که اولین بار عازم جبهه شد، اسمش اسفندیار بود اما بچه های جبهه حسین صدایش می کردند. زمانی که ترکش یه سرش اصابت کرد و دچار ضایعه مغزی شد، سیصد بخیه به بندش زدند و استخوان از پایش به سرش پیوند کردند...

 

مثل همه همرزمانش چابک و نترس و دلاور بود، آنقدر نترس که همیشه میخواست خط مقدم برود. آن روز که با سید ساجد 7 تانک بعثی را غنیمت گرفتند از یاد دوستان او پاک نمی شود.

دستخط شهید عارف کاید خورده

| جمعه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۰، ۰۹:۲۸ ق.ظ

 

دستخط شهید عارف کاید خورده

 

بسمه تعالی
به فرمانده محترم لشکر عملیاتی ۷ ولیعصر(ع) ...
با صلوات بر محمد و آل محمد(ص) ، احتراما اینجانب بسیجی عارف کایدخورده که به لطف پروردگار و عنایت اهل بیت ، سابقا تجربه حضور در دو نوبت ماموریت جعفرطیار را داشته ام و از آن تاریخ به بعد نیز جهت اعزام به جبهه نبرد با گروههای تکفیری - صهیونیستی از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده ام ، لذا اکنون با توجه به انگیزه و تعهد و استعدادهای فکری و جسمی که در خود میبینم ، امید آن دارم که با پیوستن به نیروهای اعزامی به این ماموریت از تمام توانم در جهت دفاع از کیان و ارزش های اسلامی، مقدسات، ملت و مملکتم بهره برده و در این مسیر مقدس مثمر ثمر باشم.
لذا خواهشمندم در صورت امکان با تقاضای اینجانب موافقت و در این راستا دستور لازم را صادر فرمایید.

با سپاس فراوان
عارف کایدخورده
۹۶/۴/۲۶