نسل طوفان

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

وبلاگی برای معرفی شهدای آبادان و خرمشهر

نسل طوفان

این وبلاگ به جهت معرفی شهدای آبادان و خرمشهر با ایده فکری خادم الشهداء حاج احمد یلالی و همراهی شاگردان ایشان راه اندازی گردید.

نویسندگان
همسر شهید مدافع حرم گفت: حاج سعید دست حضرت آقا را بوسید و در گوش ایشان چیزی گفتند که من متوجه آن نشدم. پرسیدم مگر چه چیزی از حضرت آقا خواستند، شهید طاهری به آقا گفته بود دعا کنید شهید بشوم.

به گزارش خبرگزاری بسیج، هدیه قبیشی، همسر شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری شامگاه دوشنبه در آئین وداع با شهید و در جمع رزمندگان 8سال دفاع مقدس، اظهار داشت: حضرت امام (ره) فرمودند شهدا در خنده مستانه خود نزد خدا عند ربهم یرزقون اند، این خنده مستانه یعنی شادی ازآنچه خداوند به آنان عطا کرد.

وی افزود: 23 دی‌ماه سال 65 حاج سعید به درجه جانبازی نائل آمد، 29 سال بعد در همین 23 دی‌ماه ایشان به شهادت می‌رسد، آن‌هم درحالی‌که پیش از آخرین اعزام بی‌قراری می‌کرد، برای ماندن ایشان جهت سرانجام رساندن یک امر خیر اصرار بسیاری کردم، اما عجله عجیبی برای اعزام داشت.

همسر شهید مدافع حرم، عنوان کرد: روزی که پیکر ایشان را آوردند به یکی از دوستان گفتم کفن متبرک شده توسط خود شهید را که در میز لباس‌های ایشان بود را بیاورد، وقتی برای آوردن کفن رفت متوجه باز و آماده بودن کفن شهید شد.

وی، گفت: پیش از شهادت توسط یکی از آشنایان توفیق پیدا کردیم تا نزد امام خامنه‌ای مشرف بشویم، باورکردنی نبود که این دیدار حاصل شد، حاج سعید دست حضرت آقا را بوسید و در گوش ایشان چیزی گفتند که من متوجه آن نشدم.

قبیشی، افزود: بعد از شهادت حاج سعید، دیدم همان دوستی که دیدار با حضرت آقا را برایمان فراهم کرده بود با اشک و ناله می‌گوید حاجی اگر می‌دانستم چه چیزی را از حضرت آقا می‌طلبید هیچ‌وقت این دیدار را برای شما هماهنگ نمی‌کردم، پرسیدم مگر چه چیزی از حضرت آقا خواستند، شهید طاهری به آقا گفته بود دعا کنید شهید بشوم.

وی، اظهار داشت: شهید طاهری خواب‌های متعددی را برای من تعریف می‌کرد، اما به‌واسطه روحیه زنانه به آن‌ها توجه نمی‌کردم، روزی ایشان شهید احمد کاظمی را در خواب دیدند که به شهید طاهری گفتند بیاید می‌خواهیم نیرو جمع کنیم، ما آماده‌ایم و نیرو می‌خواهیم، تعبیر این خواب‌ها برای من سخت بود.

همسر شهید مدافع حرم سردار سعید سیاح طاهری، بیان کرد: شهید در روزهای آخر به من می‌گفت در دعا کن مرگ من در بستر نباشد، من هم برای ایشان صدقه کنار گذاشتم، روز بعد که آمد متوجه شدم ایشان مجروح شده و به من گفت "برایم از این دعاها نکنید، گلوله توپ کنار من بیفتد ولی عمل نکند؟ دست‌بردارید و برایم از این دعاها نکنید".

وی، افزود: به ایشان گفتم دعا می‌کنم شما در رکاب آقا امام زمان (عج) شهید شوید، همه همشهریانی که شهید را می‌شناسند از شوق شهادت ایشان مطلع هستند، ان‌شاءالله همه ما کنار هم بایستیم تا محور مقاومت خالی نشود، در دفاع از حریم انقلاب و حرم اهل‌بیت ثابت‌قدم بمانیم، خون که ریخته شود اثر می‌گذارد، با شعار نمی‌شود کاری کرد، با اطاعت از رهبری و ولایت پیروزی محقق می‌شود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی