استادیوم تختی
بچه
های بسیج امثال شهید تقی محقق زاده و شهید منصور داروئیان تیم های فوتبال
تشکیل دادند و کم کم تیم ها تشکیل شد و باز استادیوم روزهای گرمش سپری می
کرد . بچه های شرکت نفتی و بسیجی همگی تیم هایی تشکیل و مسابقه میدادند و
انگار نه انگار جنگ و آتش و خمپاره شهر را پوشانده. جالب بود که یکی از
دروازبانها که تو دروازه بود تیری به کتفش اصابت کرد از اون دست آب که با
گرینف و کلاش شلیک می کردند به صورت منحنی به داخل زمین ورزشی استادیوم
میرسد ، اغلب بچه ها تیر می خوردند و زخمی می شدند . مرحوم بسیجی عبدالله
سخراوی یکی از اونایی بود که ترکش تیرهای کلاش را خورد و تجربه کرده بود .
خدا رحمتش کند با اینکه زمان جنگ بود ولی با پرستیژ و مقرارات و نظم بازیها
با لباسهای ورزشی انجام میشد و با اینکه تعداد تماشاچیان اندک بود و اغلب
از مجروحین جنگ بودند در وسط بازی و فریاد نه قرمز نه آبی فقط زرد طلایی را
از سی هزار تماشاچی خونگرم آبادانی می شنیدی .آبادان برزیلته فضا را آشنا
بود .
نویسنده : حسن هاشمی
- ۹۳/۱۲/۱۱